زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمؤمنین علیهالسلام
ای شمع سینه سوختهی انجمن عــلـی تــقــدیر تست سوختن و ساختن، علی ای رهبری که منزویات کرده جهل خلق ای آشــنــای درد، غریب وطن عــلی من پهلویم شکسته و تو دل شکستهای من برتو گریه میکنم و تو، به من علی من سینه خُرد گشته و تو سینه سوخته من با تو گفتم و تو به کس دم مزن علی من بازویم سیه شده تو دست، روی دست بر گو کجاست بازوی خیبرشکن علی سربسته به، که بعد حـمایت ز حقّ تو در اخــتــیار من نَبُوَد دست من عــلی گفتم به شب کفن کن و شب دفن کن ولیک از تن نــمـانده هیــچ برای کـفـن علی |